بی وفایی
متن کوتاه و جملات عاشقانه درباره بی وفایی و بی معرفتی
صاحب عشق
روزی شیوانا پیر معرفت یکی از شاگردانش را دید که زانوی غم بغل گرفته و گوشهای غمگین نشسته است. شیوانا نزد او رفت و جویای حالش شد، شاگرد لب به سخن گشود و از بیوفایی یار صحبت کرد و اینکه دختر مورد علاقهاش به او جواب منفی داده و پیشنهاد ازدواج با دیگری را پذیرفته است.
شاگرد گفت که سالهای متمادی عشق دختر را در قلب خود حفظ کرده بود و با رفتن دختر به خانه مرد دیگر او احساس میکند باید برای همیشه با عشقش خداحافظی کند.
شام مهتاب
تو اون شام مهتاب کنارم نشستی
عجب شاخه گلوار به پایم شکستی
قلم زد نگاهت به نقشآفرینی
که صورتگری را نبود این چنینی
وفای شمع
مردم از درد نمیآیی به بالینم هنوز
مرگ خود میبینم و رویت نمیبینم هنوز
بر لب آمد جان و رفتند آشنایان از سرم
شمع را نازم که میگرید به بالینم هنوز
حالا چرا
آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا
بی وفا حالا که من افتادهام از پا چرا
نوشداروئی و بعد از مرگ سهراب آمدی
سنگدل این زودتر میخواستی حالا چرا
چشمات
تو که چشمات خیلی قشنگه
رنگ چشمات خیلی عجیبه
تو که این همه نگاهت
واسه چشمام گرم و نجیبه
نقطه سر خط
زندگی نقطه سر خط بی وفایی شده عادت
تو نوشته بودی دیدار سه تا نقطه … به قیامت
زندگی نقطه سر خط تلگرافی شده نامت
قلبم و مچاله کردی لای نقطه چین نامت
با همه میبینمت با همه کس
نمیتونم بشنومت از این و اون
ببینم عکستو تو آلبوم عکس دیگرون
نمی تونم ببینم با همه مهربونیتو
با منی که عمریه دیوونتم نامهربون
سوال های بی جواب
چــقــدر گـریـه و زاری؟ کـی تـمـومـه بـی قـراری؟
کـی میای پیشم بمونی؟ کی تو ناممو می خونی؟
راسـتـی تـو مـیای کنارم؟ تو می دونی بی قرارم؟
غــیــر تــو کــســی نــدارم، زود بـیـا تــاب نـمـیـارم
بی وفایی در عشق
رسم دیرینه عاشقا رو خوب ادا کردی… منظورم چیه؟
بی وفایی در عشق را میگم که تو در حق عاشقت ادا کردی… بهت بر خورد!؟
تو به این تنها گذاشتنم چی میگی؟
قسمت و تقدیر لابد…